چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس بیکسی میکنیم؟
احساس تنهایی و بیکسی در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و متناقض است. چطور ممکن است در کنار کسی که دوستش دارید، احساس انزوا کنید؟ دلایل متعددی میتوانند در این احساس نقش داشته باشند. در این مطلب به 18 نکته کلیدی میپردازیم که میتوانند به شما در درک بهتر این احساس و یافتن راه حل کمک کنند. این احساس میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از انتظارات غیر واقعی و عدم ارتباط موثر گرفته تا مشکلات عمیقتر در رابطه یا حتی مسائل فردی. درک این عوامل، اولین قدم برای حل مشکل است.
- ✅
عدم صمیمیت عاطفی:
صمیمیت عاطفی فراتر از صمیمیت فیزیکی است. اگر احساس میکنید نمیتوانید با شریک عاطفی خود درباره احساسات، ترسها و رویاهایتان صحبت کنید، احتمالاً احساس تنهایی خواهید کرد. - ✅
انتظارات غیر واقعی:
اگر انتظار دارید شریک زندگیتان تمام نیازهای شما را برآورده کند، ناامید خواهید شد. هیچکس نمیتواند جای تمام دوستان، خانواده و سرگرمیهای شما را بگیرد. - ✅
عدم ارتباط موثر:
ارتباط ضعیف یا غیر با صداقت میتواند فاصلهای بین شما ایجاد کند. اگر نمیتوانید خواستهها و نیازهای خود را به درستی بیان کنید، شریک عاطفی شما نمیتواند به درستی به شما پاسخ دهد. - ✅
عدم درک متقابل:
احساس درک نشدن توسط شریک زندگی، به شدت آزاردهنده است. این احساس میتواند به این دلیل باشد که شریک عاطفی شما به حرفهای شما گوش نمیدهد یا سعی نمیکند دیدگاه شما را درک کند. - ✅
عدم حمایت عاطفی:
در زمانهای سخت، نیاز به حمایت عاطفی داریم. اگر شریک عاطفی شما در این مواقع از شما حمایت نمیکند، احساس تنهایی و بیکسی خواهید کرد. - ✅
تفاوت در ارزشها و اهداف:
اگر ارزشها و اهداف بلندمدت شما با شریک عاطفیتان متفاوت باشد، ممکن است احساس کنید که در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنید. - ✅
فقدان استقلال فردی:
اگر تمام هویت خود را در رابطه گم کردهاید و هیچ علاقهای خارج از رابطه ندارید، احساس بیکسی و وابستگی شدید خواهید کرد. - ✅
مشکلات حل نشده در رابطه:
مشکلات حل نشده میتوانند به مرور زمان انباشته شده و فاصلهای بین شما ایجاد کنند. - ✅
عدم قدردانی:
اگر احساس میکنید تلاشهای شما در رابطه نادیده گرفته میشود، احساس بیارزشی و تنهایی خواهید کرد.
- ✅
کنترلگری:
رابطهای که در آن یکی از طرفین سعی در کنترل دیگری دارد، میتواند باعث احساس خفگی و انزوا شود. - ✅
حسادت و بیاعتمادی:
حسادت و بیاعتمادی میتوانند سمی مهلک برای هر رابطهای باشند و احساس تنهایی و ناامنی را تشدید کنند. - ✅
سوء استفاده عاطفی:
سوء استفاده عاطفی، مانند تحقیر، توهین و دستکاری عاطفی، میتواند به شدت به عزت نفس شما آسیب برساند و شما را منزوی کند. - ✅
مشکلات روانی:
افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی میتوانند احساس تنهایی را تشدید کنند. - ✅
تجربه آسیبهای گذشته:
آسیبهای گذشته میتوانند الگوهای ناسالمی در روابط شما ایجاد کنند و باعث شوند احساس تنهایی و ناامنی کنید. - ✅
تغییرات زندگی:
تغییرات بزرگ در زندگی، مانند از دست دادن شغل یا نقل مکان به شهر جدید، میتوانند باعث ایجاد استرس و احساس تنهایی شوند. - ✅
مشکلات خانوادگی:
مشکلات خانوادگی میتوانند بر روابط شما تأثیر بگذارند و باعث ایجاد تنش و احساس تنهایی شوند. - ✅
عدم تعادل در قدرت:
اگر در رابطه احساس میکنید که قدرت و تصمیمگیری به طور نابرابر تقسیم شده است، ممکن است احساس نادیده گرفته شدن و تنهایی کنید. - ✅
فقدان سرگرمیها و فعالیتهای مشترک:
نداشتن سرگرمیها و فعالیتهای مشترک میتواند باعث شود احساس کنید از هم دور شدهاید.
مهمتر از همه، به خودتان اهمیت دهید و به نیازهای خود توجه کنید. پرورش عزت نفس و استقلال فردی، کلید داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش است.
1. عدم ارتباط عمیق و معنادار
گاهی اوقات با وجود حضور فیزیکی، ارتباط عمیقی با همسرمان برقرار نمیکنیم. صحبتهای سطحی و عدم به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار عمیق، میتواند حس تنهایی را تشدید کند. مثلا به جای اینکه فقط در مورد کارهای روزمره صحبت کنید، در مورد رویاها، ترسها و آرزوهای خود با یکدیگر صحبت کنید. ارتباط عمیق نیازمند آسیبپذیری و اعتماد است. باید احساس امنیت کنید تا بتوانید خود واقعیتان را در رابطه نشان دهید. فعالانه به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید احساسات او را درک کنید. همدلی کلید یک ارتباط معنادار است.
بدون ارتباط عمیق، دو نفر فقط در یک فضا با هم زندگی می کنند، اما از نظر احساسی از هم جدا هستند. برنامه ریزی برای گفتگوهای صمیمانه و هدفمند میتواند به تقویت این نوع ارتباط کمک کند.
2. انتظارات غیرواقعی از رابطه
انتظار اینکه همسرمان تمام نیازهای عاطفی ما را برآورده کند، غیرواقعی است. هیچکس نمیتواند جای تمام دوستان، خانواده و علایق ما را بگیرد. وقتی انتظارات بیش از حد بالا باشند، هرگونه نقص در رابطه میتواند منجر به احساس ناامیدی و تنهایی شود. باید مسئولیت برآورده کردن برخی از نیازهای خود را بر عهده بگیریم و از منابع دیگری نیز کمک بگیریم. داشتن سرگرمیها و علایق شخصی، به ما کمک میکند تا فردیت خود را حفظ کنیم و از همسرمان انتظار بیش از حد نداشته باشیم. یک رابطه سالم، مکمل زندگی ماست، نه جایگزین آن. انتظارات خود را بررسی کنید و ببینید آیا منطقی و قابل دستیابی هستند یا خیر. با همسرتان در مورد انتظاراتتان صحبت کنید و سعی کنید به توافق برسید.
3. عدم قدردانی و تایید
وقتی احساس میکنیم تلاشهایمان در رابطه دیده نمیشود و قدردانی نمیشویم، احساس بیارزشی و تنهایی میکنیم. ابراز قدردانی، حتی برای کارهای کوچک، میتواند تفاوت بزرگی در احساس افراد ایجاد کند. گفتن “متشکرم” و نشان دادن قدردانی، به همسرتان نشان میدهد که او را میبینید و ارزش قائل هستید. فقط به کلام بسنده نکنید، قدردانی خود را با عمل نیز نشان دهید. به دنبال نقاط قوت همسرتان باشید و به او یادآوری کنید که چقدر برایتان مهم است. بی تفاوتی، سم رابطه است و میتواند حس تنهایی را تشدید کند. قدردانی یک چرخه مثبت ایجاد می کند و باعث می شود هر دو طرف احساس ارزشمندی کنند.
4. ترس از آسیبپذیری
ترس از اینکه اگر خود واقعیمان را نشان دهیم، مورد قضاوت یا طرد قرار گیریم، میتواند مانع ارتباط عمیق شود. وقتی از آسیبپذیری اجتناب میکنیم، دیواری بین خود و همسرمان میسازیم. آسیبپذیری، کلید صمیمیت است. باید ریسک کنیم و خودمان را در معرض دید قرار دهیم. همسرمان باید محیطی امن برای ما فراهم کند تا بتوانیم آسیبپذیر باشیم. اگر در آسیبپذیری مشکل دارید، از یک متخصص کمک بگیرید. آسیب پذیری یک فرایند است و زمان می برد تا بتوانیم به آن عادت کنیم.
5. کمبود وقت با کیفیت با هم
زندگی پرمشغله و روزمرگی میتواند باعث شود که وقت کافی برای با هم بودن و لذت بردن از حضور یکدیگر نداشته باشیم. وقت با کیفیت، به این معنی است که تمام توجه خود را به همسرمان معطوف کنیم و از انجام فعالیتهای مشترک لذت ببریم. برنامهریزی برای قرارهای عاشقانه و سفرهای کوتاه، میتواند به تقویت رابطه کمک کند. حتی یک شام ساده در کنار هم، میتواند از تماشای تلویزیون به صورت جداگانه ارزشمندتر باشد. تکنولوژی را کنار بگذارید و به طور کامل در لحظه حضور داشته باشید. اولویت بندی زمان با هم بودن، نشان می دهد که رابطه برایتان مهم است. خلاق باشید و راه های جدیدی برای با هم بودن پیدا کنید.
6. حل نشده باقی ماندن تعارضات
تعارضات حل نشده میتواند مانند سم در رابطه عمل کند و احساس تنهایی و دوری را تشدید کند. اجتناب از تعارضات، آنها را از بین نمیبرد، بلکه فقط آنها را به تعویق میاندازد. یادگیری مهارتهای حل تعارض، برای یک رابطه سالم ضروری است. به جای سرزنش کردن، بر روی یافتن راه حل تمرکز کنید. به حرفهای همسرتان گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. گاهی اوقات برای حل مشکلات، به کمک یک مشاور نیاز است. حل تعارضات به معنای پیروزی نیست، بلکه به معنای رسیدن به یک توافق مشترک است.
7. مقایسه رابطه خود با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، مخصوصا در شبکههای اجتماعی، میتواند باعث احساس نارضایتی و تنهایی شود. بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و از داشتههایتان قدردانی کنید. شبکههای اجتماعی اغلب تصویری غیرواقعی از روابط را نشان میدهند. به جای مقایسه کردن، از روابط دیگران به عنوان الگو استفاده کنید و از تجربیات آنها یاد بگیرید. هر رابطه منحصر به فرد است و مسیر خاص خود را طی می کند. بهترین رابطه، رابطه ای است که برای شما و همسرتان مناسب باشد.
8. مشکلات جنسی
نارضایتی جنسی میتواند منجر به احساس دوری و عدم صمیمیت در رابطه شود. صحبت کردن در مورد نیازهای جنسی با همسرتان، برای یک رابطه سالم ضروری است. خجالت نکشید و در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. تنوع در رابطه جنسی، میتواند به حفظ شور و اشتیاق کمک کند. رابطه جنسی فقط فیزیکی نیست، بلکه عاطفی نیز هست. اولویت دادن به نیازهای جنسی یکدیگر، نشان می دهد که برای رابطه ارزش قائل هستید. نارضایتی جنسی میتواند ریشه در مشکلات عمیق تر رابطه داشته باشد.
9. عدم حمایت عاطفی
وقتی در مواقع سخت، از طرف همسرمان حمایت عاطفی دریافت نمیکنیم، احساس تنهایی و ناامیدی میکنیم. حضور داشتن و گوش دادن فعالانه، میتواند تفاوت بزرگی در احساس فرد ایجاد کند. به همسرتان نشان دهید که در کنار او هستید و از او حمایت میکنید. سعی کنید نیازهای عاطفی همسرتان را درک کنید و به آنها پاسخ دهید. حمایت عاطفی فقط در مواقع بحرانی مهم نیست، بلکه در زندگی روزمره نیز اهمیت دارد. حتی یک آغوش ساده، میتواند در زمان سختی تسلی بخش باشد. رابطه باید یک پناهگاه امن باشد که در آن بتوانیم به یکدیگر تکیه کنیم.
10. سبک دلبستگی ناایمن
افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، ممکن است به دلیل تجربیات گذشته، در برقراری ارتباط صمیمانه و اعتماد کردن به دیگران مشکل داشته باشند. سبک دلبستگی اضطرابی، میتواند منجر به وابستگی بیش از حد و ترس از ترک شدن شود. سبک دلبستگی اجتنابی، میتواند منجر به دوری و اجتناب از صمیمیت شود. شناخت سبک دلبستگی خود و همسرتان، میتواند به بهبود رابطه کمک کند. در صورت نیاز، از یک متخصص برای درمان سبک دلبستگی ناایمن کمک بگیرید. تغییر سبک دلبستگی زمان بر است، اما امکان پذیر است. آگاهی از سبک دلبستگی میتواند به درک بهتر الگوهای رفتاری در رابطه کمک کند.
11. عدم احترام متقابل
وقتی در رابطه بیاحترامی وجود داشته باشد، احساس بیارزشی و تنهایی میکنیم. احترام، پایه و اساس یک رابطه سالم است. به حرفهای همسرتان گوش دهید و به نظرات او احترام بگذارید. از تحقیر، توهین و سرزنش کردن خودداری کنید. به مرزهای همسرتان احترام بگذارید. بی احترامی میتواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، از جمله کلامی، غیرکلامی و عاطفی. ایجاد یک محیط امن و محترمانه، برای رشد و شکوفایی رابطه ضروری است.
12. عدم وجود اهداف و علایق مشترک
وقتی اهداف و علایق مشترکی با همسرمان نداشته باشیم، ممکن است احساس کنیم که در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنیم. داشتن علایق مشترک، میتواند فرصتهایی برای با هم بودن و لذت بردن از حضور یکدیگر فراهم کند. سعی کنید علایق جدیدی را با هم کشف کنید. در مورد اهداف و آرزوهایتان با هم صحبت کنید و ببینید چگونه میتوانید از یکدیگر حمایت کنید. حتی اگر علایق متفاوتی دارید، به علایق همسرتان احترام بگذارید. داشتن اهداف مشترک، به رابطه معنا و هدف می بخشد. اهداف مشترک میتوانند به عنوان انگیزه ای برای رشد و پیشرفت با هم عمل کنند.
13. حسادت و عدم اعتماد
حسادت و عدم اعتماد، میتوانند رابطه را مسموم کنند و احساس تنهایی و ناامنی را تشدید کنند. اعتماد، یکی از مهمترین ارکان یک رابطه سالم است. دلایل حسادت خود را شناسایی کنید و با آنها مقابله کنید. با همسرتان صادق باشید و به او اعتماد کنید. اگر در اعتماد کردن مشکل دارید، از یک متخصص کمک بگیرید. حسادت اغلب ریشه در ناامنی و کمبود اعتماد به نفس دارد. اعتماد سازی زمان می برد، اما با تلاش و صداقت امکان پذیر است.
14. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتواند استرس زیادی را به رابطه وارد کند و منجر به احساس تنهایی و ناامیدی شود. در مورد مسائل مالی با همسرتان صادق باشید و با هم برای حل مشکلات تلاش کنید. یک بودجه مشترک تنظیم کنید و برای رسیدن به اهداف مالی خود برنامهریزی کنید. در صورت نیاز، از یک مشاور مالی کمک بگیرید. مشکلات مالی میتوانند به عنوان یک منبع استرس و اختلاف در رابطه عمل کنند. همکاری و همدلی در مدیریت مالی، میتواند به تقویت رابطه کمک کند.
پنهان کردن مسائل مالی از همسرتان، میتواند به بی اعتمادی منجر شود.
15. سوء استفاده عاطفی یا فیزیکی
سوء استفاده عاطفی یا فیزیکی، یک رابطه را از بین میبرد و باعث احساس تنهایی، ترس و بیارزشی میشود. اگر در یک رابطه سوء استفاده گرانه قرار دارید، فورا از آن خارج شوید و از یک متخصص کمک بگیرید. هیچ کس شایسته سوء استفاده نیست. به خودتان یادآوری کنید که لایق یک رابطه سالم و محترمانه هستید. سوء استفاده میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله کلامی، عاطفی، فیزیکی و مالی. در یک رابطه سوء استفاده گرانه، تعادل قدرت وجود ندارد. خروج از یک رابطه سوء استفاده گرانه میتواند دشوار باشد، اما ضروری است.
16. عدم تلاش برای رشد فردی و مشترک
وقتی در رابطه تلاشی برای رشد فردی و مشترک وجود نداشته باشد، رابطه دچار رکود میشود و احساس تنهایی و خستگی به وجود میآید. به دنبال فرصتهایی برای یادگیری و رشد در کنار هم باشید. در کلاسهای آموزشی شرکت کنید، کتاب بخوانید و با افراد جدید آشنا شوید. به یکدیگر کمک کنید تا به اهداف شخصی خود برسید. رشد فردی و مشترک، به رابطه پویایی و نشاط می بخشد. یادگیری مهارت های جدید و گسترش دانش، میتواند به افزایش اعتماد به نفس و رضایت از زندگی کمک کند. رابطه باید فضایی برای رشد و شکوفایی هر دو طرف فراهم کند.
17. تاثیرات آسیب های گذشته
آسیب های گذشته، مانند روابط ناموفق قبلی یا دوران کودکی دشوار، میتوانند بر نحوه ارتباط ما در روابط فعلی تأثیر بگذارند و باعث احساس تنهایی و ناامنی شوند. شناسایی و پردازش آسیب های گذشته، برای داشتن یک رابطه سالم ضروری است. در صورت نیاز، از یک متخصص برای درمان آسیب های گذشته کمک بگیرید. به خودتان زمان بدهید تا التیام پیدا کنید. آسیب های گذشته میتوانند الگوهای رفتاری ناسالمی را در رابطه ایجاد کنند. درک و همدلی با تجربیات گذشته همسرتان، میتواند به تقویت رابطه کمک کند. بخشیدن خود و دیگران، برای رهایی از آسیب های گذشته ضروری است.
18. افسردگی یا سایر مشکلات روانی
افسردگی یا سایر مشکلات روانی، میتوانند باعث احساس تنهایی، انزوا و عدم علاقه به فعالیتهای مختلف شوند و بر رابطه تأثیر منفی بگذارند. اگر فکر میکنید افسرده هستید یا مشکل روانی دیگری دارید، حتماً به یک متخصص مراجعه کنید. درمان افسردگی، میتواند به بهبود کیفیت رابطه کمک کند. به خودتان اهمیت دهید و به دنبال کمک حرفهای باشید. مشکلات روانی میتوانند باعث ایجاد اختلال در ارتباطات و صمیمیت در رابطه شوند. همدلی و حمایت از همسرتان در صورت داشتن مشکلات روانی، بسیار مهم است. درمان مشکلات روانی، نه تنها به فرد بلکه به کل رابطه کمک می کند.







من یه دوره ای تو رابطه قبلیم احساس تنهایی میکردم با اینکه همسرم بغل دستم بود. فکر میکنم مشکل از همون نداشتن ارتباط عمیق بود که توی پست اشاره کردی. ما بیشتر وقتمون رو به جای حرف زدن از احساسات، صرف بحث های سطحی مثل هزینه ها و خریدهای روزانه میکردیم.
یه اشتباهی که من کردم این بود که انتظار داشتم همسرم ذهن منو بخونه و نیازهام رو حدس بزنه. یاد گرفتم باید صریح بگیم چی میخوایم و نه اینکه بخوایم طرف مقابل به صورت جادویی نیازهامونو درک کنه.
یکی از چیزایی که واقعا به رابطه کمک کرد این بود که یه ساعت مخصوص بذاریم فقط برای صحبت های دونفره بدون حواس پرتی با موبایل و تلویزیون. تو این یه ساعت سعی میکردیم درباره رویاهامون حرف بزنیم نه کارای روزمره.
فکر میکنم اگه زودتر به این نتیجه رسیده بودم که مشاجره حل نشده مثل یه زخمه که مدام چرک میکنه شاید زودتر به فکر درمانش افتاده بودم. بعضی وقتا یه مشکل کوچیک ماه ها تو دل دو نفر میمونه و بعد یهو مثل بمب ترکیده.
مهم تر از همه اینه که بدونیم رابطه مثل یه گیاهه که باید هر روز بهش آب بدی. نمیشه یه مدت بهش بی توجهی کرد و بعدش توقع گل دادن داشته باشی. من اینو با سختی یاد گرفتم ولی الان میدونم تلاش روزانه میخواد.
وای این پست خیلی به دلم نشست! من تو رابطه قبلیم دقیقا با مشکل کمبود وقت باکیفیت و مقایسه کردن رابطه مون با دیگران درگیر بودم، انگار دائم یه صدای تو ذهنم میگفت “رابطه بقیه بهتره” و این حس باعث میشد از لحظه هایی که باهم بودیم هم لذت نبرم راستی میشه یه مطلب هم درمورد راه های غلبه بر ترس از آسیب پذیری و ساختن ارتباط عمیق تر بنویسی؟ خیلی دوست دارم بدونم چطور میشه قلبم رو دوباره باز کنم و اعتماد کنم بدون ترس از درد و اگه ممکنه درمورد تاثیر افسردگی روی روابط عاطفی هم بگی، خیلی دنبال این اطلاعاتم…