چرا برخی افراد از ابراز عشق میترسند؟ 17 دلیل
ابراز عشق، یکی از زیباترین و در عین حال چالشبرانگیزترین جنبههای روابط انسانی است. با این حال، بسیاری از افراد با وجود احساسات عمیق، از بیان آنها هراس دارند. این ترس، ریشه در عوامل مختلفی دارد که در این مقاله به بررسی 17 مورد از مهمترین آنها میپردازیم. این ترس میتواند نتیجه تجربیات تلخ گذشته، نگرانی از طرد شدن، یا حتی فقدان اعتماد به نفس باشد. درک این دلایل، گامی مهم در جهت غلبه بر این ترس و ایجاد روابط سالمتر و صمیمانهتر است.
- ✅
ترس از طرد شدن:
شاید بزرگترین ترس، ترس از این باشد که طرف مقابل احساسات مشابهی نداشته باشد و فرد را رد کند. - ✅
آسیبهای عاطفی گذشته:
تجربیات تلخ در روابط قبلی، میتواند منجر به ایجاد سد دفاعی و ترس از تکرار همان آسیبها شود. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
فرد ممکن است احساس کند که لایق عشق و محبت نیست و به همین دلیل از ابراز احساسات خود اجتناب کند. - ✅
ترس از آسیبپذیر شدن:
ابراز عشق، نوعی آسیبپذیری است و برخی افراد از قرار گرفتن در این موقعیت احساس ناامنی میکنند. - ✅
تصورات منفی از عشق:
فرد ممکن است دیدگاههای منفی و غیرواقعی در مورد عشق داشته باشد که او را از ابراز آن باز میدارد. - ✅
ترس از تغییر:
ابراز عشق، میتواند منجر به تغییر در رابطه شود و برخی افراد از این تغییر و پیامدهای آن میترسند. - ✅
فرهنگ و تربیت خانوادگی:
در برخی فرهنگها و خانوادهها، ابراز احساسات به طور مستقیم تشویق نمیشود و فرد یاد میگیرد که احساسات خود را پنهان کند.

- ✅
ترس از کنترل شدن:
برخی افراد ممکن است فکر کنند که ابراز عشق، به طرف مقابل اجازه میدهد که آنها را کنترل کند. - ✅
عدم شناخت کافی از احساسات خود:
اگر فرد به طور کامل احساسات خود را درک نکند، ابراز آنها دشوار خواهد بود. - ✅
وجود استانداردهای غیرواقعی:
فرد ممکن است استانداردهای بسیار بالایی برای عشق داشته باشد و تا زمانی که به آن استانداردها نرسد، از ابراز عشق خودداری کند. - ✅
ترس از تعهد:
ابراز عشق، میتواند به منزلهی تعهد باشد و برخی افراد از تعهد بلندمدت میترسند. - ✅
نگرانی از قضاوت دیگران:
فرد ممکن است نگران این باشد که دیگران در مورد ابراز عشق او چه فکری میکنند. - ✅
کمبود مهارتهای ارتباطی:
عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر، میتواند ابراز عشق را دشوار کند. - ✅
ترس از صمیمیت:
برخی افراد از صمیمیت عاطفی میترسند و از نزدیک شدن به دیگران اجتناب میکنند. - ✅
عدم اطمینان به طرف مقابل:
اگر فرد به صداقت و وفاداری طرف مقابل اعتماد نداشته باشد، از ابراز عشق خودداری میکند. - ✅
ترس از شکست:
فرد ممکن است از این بترسد که رابطه به شکست منجر شود و به همین دلیل از ابتدا از ابراز عشق خودداری کند. - ✅
انتظارات غیرواقعی از رابطه:
داشتن انتظارات بیش از حد از یک رابطه و اینکه عشق باید “کامل” باشد، باعث میشود فرد از ابراز احساساتش واهمه داشته باشد.
این عوامل، تنها بخشی از دلایلی هستند که میتوانند باعث ترس از ابراز عشق شوند. درک این دلایل، اولین قدم برای غلبه بر این ترس و ایجاد روابط سالمتر و معنادارتر است. به یاد داشته باشیم که ابراز عشق، نیازمند شجاعت است، اما پاداش آن، داشتن روابط عمیقتر و صمیمانهتر خواهد بود. غلبه بر ترس از ابراز عشق فرآیندی تدریجی است که نیازمند خودآگاهی، پذیرش و تمرین است. با صبر و حوصله و تمرکز بر بهبود روابط خود، می توان بر این ترس غلبه کرد.
چرا برخی افراد از ابراز عشق می ترسند؟ 17 نکته
ترس از طرد شدن
شاید مهمترین دلیل ترس از ابراز عشق، ترس از طرد شدن و پس زده شدن توسط فرد مورد علاقه باشد.تصور شنیدن “نه” میتواند بسیار دردناک و آسیب زننده باشد.این ترس میتواند ریشه در تجربیات قبلی داشته باشد، جایی که فرد در روابط گذشته طرد شده و یا مورد بی مهری قرار گرفته است.حتی اگر تجربه مستقیم طرد شدن وجود نداشته باشد، مشاهده تجربیات مشابه در اطرافیان نیز میتواند باعث ایجاد این ترس شود.فرد ممکن است احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست و لیاقت عشق و محبت طرف مقابل را ندارد.این ترس باعث می شود فرد از هرگونه ابراز احساسات خودداری کند تا از درد احتمالی طرد شدن جلوگیری کند.
این ترس میتواند منجر به انزوای فرد و عدم تجربه روابط عمیق و معنادار شود.
غلبه بر این ترس نیازمند افزایش اعتماد به نفس و پذیرش این واقعیت است که طرد شدن بخشی از زندگی است.
آسیب پذیری
ابراز عشق نیازمند آسیب پذیر بودن است. فرد باید خود را در معرض دید و قضاوت طرف مقابل قرار دهد. این آسیب پذیری میتواند بسیار ترسناک باشد، مخصوصا اگر فرد سابقه آسیب های عاطفی داشته باشد. افرادی که در گذشته مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفته اند، به سختی میتوانند به دیگران اعتماد کنند و احساسات خود را به اشتراک بگذارند. ترس از سوء استفاده مجدد میتواند مانع از ابراز عشق و برقراری روابط سالم شود. آسیب پذیری همچنین به معنای پذیرش این واقعیت است که فرد کامل نیست و دارای نقص هایی است. برخی افراد از نشان دادن نقص های خود به دیگران هراس دارند، زیرا می ترسند که باعث از دست دادن عشق و محبت طرف مقابل شوند. غلبه بر این ترس نیازمند پذیرش خود و درک این موضوع است که آسیب پذیری نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه شجاعت و صداقت است.
ترس از دست دادن استقلال
برخی افراد تصور می کنند که ابراز عشق و ورود به یک رابطه به معنای از دست دادن استقلال و آزادی فردی است.آنها می ترسند که مجبور شوند علایق و خواسته های خود را فدای رابطه کنند.این ترس میتواند ناشی از تجربیات منفی در روابط گذشته باشد، جایی که فرد احساس کرده است که کنترل زندگی خود را از دست داده است.در ضمن، برخی افراد به طور کلی با تعهد و مسئولیت پذیری مشکل دارند و از ورود به یک رابطه جدی خودداری می کنند.آنها ممکن است ترجیح دهند به جای برقراری یک رابطه عمیق، روابط سطحی و گذرا را تجربه کنند.
این ترس میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس و عدم اطمینان به توانایی خود در مدیریت یک رابطه سالم باشد.
غلبه بر این ترس نیازمند درک این موضوع است که یک رابطه سالم به معنای از دست دادن استقلال نیست، بلکه به معنای به اشتراک گذاشتن زندگی با فردی دیگر است.
انتظارات غیر واقعی
برخی افراد انتظارات غیر واقعی از عشق و روابط دارند.آنها تصور می کنند که عشق باید همیشه بی نقص و بدون هیچ گونه مشکل باشد.وقتی متوجه می شوند که اینطور نیست، دچار ناامیدی و سرخوردگی می شوند و از ابراز عشق خودداری می کنند.این انتظارات غیر واقعی میتواند ناشی از فیلم ها، سریال ها و داستان های عاشقانه باشد که تصویری کاملا مطلوب و غیر واقعی از عشق ارائه می دهند.
در ضمن، برخی افراد ممکن است در کودکی شاهد روابط ناسالم والدین خود بوده باشند و تصور غلطی از عشق در ذهنشان شکل گرفته باشد.
آنها ممکن است فکر کنند که عشق باید با دعوا، حسادت و کنترل همراه باشد.
این انتظارات غیر واقعی باعث می شود فرد از ورود به یک رابطه جدی خودداری کند، زیرا می ترسد که تجربه مشابهی را تکرار کند.غلبه بر این ترس نیازمند داشتن دیدگاه واقع بینانه نسبت به عشق و پذیرش این واقعیت است که هیچ رابطه ای کامل نیست و همه روابط با چالش هایی روبرو هستند.
فشار اجتماعی
فشار اجتماعی میتواند یکی دیگر از دلایل ترس از ابراز عشق باشد. برخی افراد نگران این هستند که دیگران در مورد رابطه آنها چه فکری می کنند. آنها ممکن است از قضاوت خانواده، دوستان و یا همکاران خود بترسند. این ترس میتواند به ویژه در جوامعی که هنجارهای اجتماعی سختگیرانه ای در مورد روابط دارند، بیشتر باشد. افراد ممکن است نگران این باشند که رابطه آنها با انتظارات و ارزش های جامعه همخوانی نداشته باشد. آنها ممکن است از طرد شدن و یا مورد تمسخر قرار گرفتن بترسند. این ترس میتواند باعث شود فرد از ابراز عشق خودداری کند و یا رابطه خود را مخفی نگه دارد. غلبه بر این ترس نیازمند داشتن اعتماد به نفس و اهمیت ندادن به نظرات دیگران است. مهم این است که فرد به خودش و احساساتش وفادار باشد.
ترس از شکست
شکست در روابط گذشته میتواند باعث ایجاد ترس از ابراز عشق در روابط بعدی شود.فرد ممکن است نگران این باشد که دوباره همان درد و رنج را تجربه کند.این ترس میتواند باعث شود فرد از ورود به روابط جدی خودداری کند و یا در روابط جدید بسیار محتاط و محافظه کار باشد.او ممکن است از نشان دادن احساسات واقعی خود به طرف مقابل بترسد، زیرا می ترسد که آسیب پذیر شود.این ترس میتواند منجر به ایجاد یک چرخه معیوب شود، جایی که فرد به دلیل ترس از شکست، از ابراز عشق خودداری می کند و در نتیجه رابطه او به شکست می انجامد.
غلبه بر این ترس نیازمند پذیرش این واقعیت است که شکست بخشی از زندگی است و هر رابطه ای پتانسیل موفقیت و شکست را دارد.
در ضمن، باید از تجربیات گذشته درس بگیریم و از تکرار اشتباهات قبلی خودداری کنیم.باید به خودمان اجازه دهیم دوباره عاشق شویم و فرصتی دوباره به خودمان بدهیم.
عدم اعتماد به نفس
عدم اعتماد به نفس میتواند یکی از مهمترین دلایل ترس از ابراز عشق باشد.فردی که به خودش و ارزش هایش باور ندارد، به سختی میتواند باور کند که کسی میتواند او را دوست داشته باشد.او ممکن است احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست و لیاقت عشق و محبت طرف مقابل را ندارد.این عدم اعتماد به نفس میتواند ناشی از تجربیات منفی در گذشته باشد، جایی که فرد مورد انتقاد، تحقیر و یا بی مهری قرار گرفته است.در ضمن، برخی افراد ممکن است به طور کلی با خودشان احساس خوبی نداشته باشند و از ظاهر، شخصیت و یا دستاوردهای خود ناراضی باشند.
این عدم اعتماد به نفس باعث می شود فرد از ابراز عشق خودداری کند، زیرا می ترسد که توسط طرف مقابل رد شود.
غلبه بر این ترس نیازمند افزایش اعتماد به نفس و پذیرش خود است.فرد باید به خود و توانایی هایش باور داشته باشد و ارزش خود را بشناسد.در ضمن، باید به خودمان اجازه دهیم اشتباه کنیم و از اشتباهات خود درس بگیریم.
ترس از تعهد
تعهد به معنای قبول مسئولیت و پایبندی به یک رابطه است.برخی افراد از تعهد می ترسند، زیرا تصور می کنند که این کار به معنای از دست دادن آزادی و انعطاف پذیری است.آنها ممکن است نگران این باشند که در یک رابطه طولانی مدت خسته شوند و یا فرصت های دیگر را از دست بدهند.این ترس میتواند ناشی از تجربیات منفی در روابط گذشته باشد، جایی که فرد احساس کرده است که در یک رابطه گیر افتاده است.در ضمن، برخی افراد ممکن است به طور کلی با تعهد مشکل داشته باشند و ترجیح دهند روابط سطحی و گذرا را تجربه کنند.
این ترس میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس و عدم اطمینان به توانایی خود در مدیریت یک رابطه طولانی مدت باشد.
غلبه بر این ترس نیازمند درک این موضوع است که تعهد به معنای محدود کردن خود نیست، بلکه به معنای ایجاد یک رابطه پایدار و معنادار با فردی دیگر است.در ضمن، باید به خودمان اجازه دهیم رشد کنیم و در طول رابطه تغییر کنیم.
سابقه خانوادگی
سابقه خانوادگی میتواند نقش مهمی در ترس از ابراز عشق داشته باشد.افرادی که در خانواده هایی بزرگ شده اند که ابراز احساسات در آن سرکوب شده و یا مورد انتقاد قرار می گرفته، به سختی میتوانند احساسات خود را به راحتی ابراز کنند.آنها ممکن است یاد گرفته باشند که ابراز احساسات نشانه ضعف است و باید احساسات خود را پنهان کنند.در ضمن، افرادی که در خانواده هایی بزرگ شده اند که روابط ناسالم و یا پر از خشونت داشته اند، ممکن است از ایجاد روابط صمیمانه و عاشقانه بترسند.آنها ممکن است نگران این باشند که روابط خود را به همان شیوه ناسالم تکرار کنند.
غلبه بر این ترس نیازمند آگاهی از تاثیر سابقه خانوادگی بر روابط خود است.
فرد باید تلاش کند الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کرده و آنها را تغییر دهد.در ضمن، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
ترس از تغییر
ابراز عشق و ورود به یک رابطه میتواند منجر به تغییرات زیادی در زندگی فرد شود. برخی افراد از این تغییرات می ترسند و ترجیح می دهند در منطقه امن خود باقی بمانند. آنها ممکن است نگران این باشند که نتوانند با تغییرات جدید سازگار شوند و یا کنترل زندگی خود را از دست بدهند. این ترس میتواند به ویژه در افرادی که به روتین و ثبات در زندگی خود عادت کرده اند، بیشتر باشد. آنها ممکن است از اینکه مجبور شوند برنامه های خود را تغییر دهند و یا با فرد دیگری سازگار شوند، هراس داشته باشند. غلبه بر این ترس نیازمند پذیرش این واقعیت است که تغییر بخشی از زندگی است و میتواند فرصت های جدیدی را برای رشد و پیشرفت فراهم کند. در ضمن، باید به خودمان اجازه دهیم انعطاف پذیر باشیم و با شرایط جدید سازگار شویم.
عدم اطمینان از احساسات طرف مقابل
یکی از رایجترین دلایل ترس از ابراز عشق، عدم اطمینان از احساسات طرف مقابل است. فرد ممکن است نسبت به اینکه آیا طرف مقابل هم به او علاقه دارد یا خیر، تردید داشته باشد. این عدم اطمینان میتواند باعث شود فرد از ابراز احساسات خودداری کند تا از طرد شدن و آسیب دیدن جلوگیری کند. فرد ممکن است نشانههای متناقضی از طرف مقابل دریافت کند و نتواند به درستی احساسات او را درک کند. در ضمن، فرد ممکن است از اینکه احساسات خود را اشتباه تفسیر کرده باشد، بترسد و نگران این باشد که با ابراز عشق، خود را در موقعیت نامناسبی قرار دهد. در این شرایط، برقراری ارتباط موثر و پرسیدن مستقیم از طرف مقابل در مورد احساساتش میتواند به کاهش این ترس کمک کند. البته، باید آماده شنیدن هر پاسخی باشیم و بتوانیم با نتیجه هرچقدر هم که ناخوشایند باشد، کنار بیاییم.
کمال گرایی
کمال گرایی میتواند یکی دیگر از دلایل ترس از ابراز عشق باشد.فرد کمال گرا ممکن است احساس کند که تا زمانی که خودش کامل نشده است، نباید به دنبال عشق و رابطه باشد.او ممکن است استانداردهای بسیار بالایی برای خودش و برای طرف مقابل تعیین کند و هیچگاه به این استانداردها نرسد.این کمال گرایی میتواند باعث شود فرد از ابراز احساسات خودداری کند، زیرا می ترسد که به اندازه کافی خوب نباشد و نتواند انتظارات طرف مقابل را برآورده کند.در ضمن، فرد کمال گرا ممکن است از نشان دادن نقص های خود به دیگران هراس داشته باشد، زیرا می ترسد که باعث از دست دادن عشق و محبت طرف مقابل شود.
غلبه بر این ترس نیازمند پذیرش این واقعیت است که هیچ کس کامل نیست و همه ما دارای نقص هایی هستیم.
در ضمن، باید استانداردهای خود را واقع بینانه تر کنیم و به خودمان اجازه دهیم اشتباه کنیم.
تجربیات آسیبزا در کودکی
تجربیات آسیبزا در کودکی میتوانند تأثیر عمیقی بر توانایی فرد در برقراری روابط سالم و ابراز عشق در بزرگسالی داشته باشند.سوء استفادههای عاطفی، جسمی یا جنسی در دوران کودکی میتوانند باعث ایجاد ترس، بیاعتمادی و احساس ناامنی در فرد شوند.
افرادی که در کودکی مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند یا والدینشان از نظر عاطفی در دسترس نبودهاند، ممکن است یاد بگیرند که احساسات خود را سرکوب کنند و از ابراز آنها خودداری کنند.این افراد ممکن است در برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران و ابراز نیازهای خود مشکل داشته باشند.تجربیات آسیبزا در کودکی میتوانند باعث ایجاد طرحوارههای ناسالم در ذهن فرد شوند، مانند طرحواره محرومیت عاطفی، رهاشدگی، نقص/شرم یا سوء استفاده/بیاعتمادی.
این طرحوارهها میتوانند باعث شوند فرد در روابط بزرگسالی خود الگوهای رفتاری ناسالمی را تکرار کند.
مثلا فردی که طرحواره محرومیت عاطفی دارد، ممکن است به طور ناخودآگاه جذب افرادی شود که از نظر عاطفی در دسترس نیستند.غلبه بر تأثیر تجربیات آسیبزا در کودکی نیازمند درمان و کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی است.
ترس از سوء استفاده
متاسفانه، ترس از سوء استفاده، به ویژه سوء استفاده عاطفی یا مالی، میتواند یکی از دلایل قوی برای ترس از ابراز عشق باشد.این ترس معمولا در افرادی که در گذشته روابط ناسالم یا سوء استفادهآمیز داشتهاند، بیشتر دیده میشود.این افراد ممکن است نگران باشند که اگر احساسات خود را ابراز کنند و آسیبپذیر شوند، طرف مقابل از آنها سوء استفاده خواهد کرد.آنها ممکن است نگران باشند که طرف مقابل سعی کند آنها را کنترل کند، از آنها سوء استفاده مالی کند، یا آنها را مورد آزار و اذیت عاطفی قرار دهد.
این ترس میتواند باعث شود فرد از ایجاد روابط صمیمانه و ابراز احساسات واقعی خود خودداری کند.
در ضمن، این ترس میتواند باعث ایجاد بیاعتمادی نسبت به دیگران و دیدگاه بدبینانهای نسبت به روابط شود.در این شرایط، باید فرد بتواند نشانههای هشداردهنده روابط سوء استفادهآمیز را شناسایی کند و از ایجاد روابط با افرادی که احتمال سوء بهرهگیری از آنها وجود دارد، خودداری کند.در ضمن، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناسی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
عدم شناخت کافی از خود
قبل از اینکه بتوانیم به طور کامل و با صداقت به دیگری عشق بورزیم، باید خودمان را به خوبی بشناسیم.عدم شناخت کافی از خود، نقاط قوت و ضعف خود، ارزشها و نیازهای خود، میتواند باعث ایجاد ترس از ابراز عشق شود.فردی که خود را به خوبی نمیشناسد، ممکن است نداند که در یک رابطه به دنبال چه چیزی است و چه چیزی برای او مهم است.او ممکن است نگران باشد که اگر احساسات خود را ابراز کند، بعدها متوجه شود که طرف مقابل فرد مناسبی برای او نبوده است.در ضمن، فردی که خود را به خوبی نمیشناسد، ممکن است در برقراری ارتباط موثر با طرف مقابل و بیان نیازهای خود مشکل داشته باشد.
این موضوع میتواند باعث ایجاد سوء تفاهم و مشکلاتی در رابطه شود.
برای افزایش شناخت از خود، میتوانید به سوالات زیر فکر کنید: چه چیزهایی برای من مهم است؟ارزشهای من چیست؟چه نیازهایی در یک رابطه دارم؟نقاط قوت و ضعف من چیست؟
ترس از پشیمانی
برخی افراد از این میترسند که پس از ابراز عشق و ورود به یک رابطه، از تصمیم خود پشیمان شوند. آنها ممکن است نگران باشند که انتخاب اشتباهی کرده باشند و یا اینکه رابطه آنها به سرانجام نرسد. این ترس میتواند به ویژه در افرادی که در گذشته روابط ناموفقی داشتهاند، بیشتر دیده شود. آنها ممکن است نگران باشند که دوباره همان اشتباهات را تکرار کنند و یا اینکه دوباره آسیب ببینند. ترس از پشیمانی میتواند باعث شود فرد از ابراز عشق خودداری کند و یا اینکه در روابط جدید بسیار محتاط و محافظهکار باشد. برای غلبه بر این ترس، باید به خودتان اجازه دهید اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.







من خودم سال ها از ابراز احساسات فرار می کردم. فکر می کردم اگر کسی عمق احساساتم را ببیند، از آن سوء استفاده می کند یا مرا ضعیف می پندارد. جالب اینجاست که هرچه بیشتر احساساتم را پنهان می کردم، تنهاتر می شدم و این دور باطل ادامه داشت. یکی از چالش های دیگر، ترس از مسخره شدن بود. وقتی در نوجوانی برای اولین بار احساساتم را به کسی گفتم و او مسخره ام کرد، سال ها طول کشید تا دوباره بتوانم با کسی صادق باشم.
فکر می کنم بخشی از مشکل به این برمی گردد که ما عشق را یک نقطه پایان می دانیم نه یک سفر پر فراز و نشیب. یاد گرفتم که ابراز عشق مثل پریدن از یک صخره است، اول ترسناک است اما وقتی پرش کنی، می فهمی که بال داشته ای. هنوز هم بعضی روزها ترس به سراغم می آید ولی حالا می دانم این ترس بخشی طبیعی از انسان بودن است. مهم این است که نگذاریم این ترس ها ما را از زندگی محروم کنند.
خیلی ممنون از پست عمیق و کاربردی تون. این موضوعات واقعا چیزیه که خیلی از ماها توی زندگی روزمره باهاش درگیریم ولی کمتر کسی جرئت میکنه راجعش حرف بزنه. من خودم سالها با ترس از دست دادن آزادی عمل و ترس از قضاوت دیگران دست و پنجه نرم میکردم. یادمه یه مدت هر رابطه جدیدی که شروع میشد از همون ابتدا ذهنم درگیر این بود که نکند آخرش مجبور بشم بخشی از وجودم رو فدا کنم. این ترسها ریشه در کودکی داشتن که همیشه احساس میکردم باید کامل و بی نقص باشم تا مورد قبول واقع بشم.
یه سوال برام پیش اومده – شما چه راهکارهایی برای مقابله با کمال گرایی پیشنهاد میدید؟ اونایی که این حس رو تجربه کردن چطور میتونن از شر این فشارهای درونی خلاص بشن؟
من شخصا بعد از یه شکست عاطفی سخت تونستم بفهمم که خیلی از ترسهام ناشی از تصورات غلط خودم بوده. الان سعی میکنم بیشتر روراست باشم با خودم و بدونم که هیچکس کامل نیست. ولی هنوزم موقع تصمیم گیریهای بزرگ استرس میگیرم که مبادا انتخاب اشتباهی بکنم.
دوستانی که این متن رو خوندن، شما چه تجربه ای دارید؟ چیزی بوده که بهتون کمک کرده از شر این ترسهای بیجا خلاص بشید؟ دوست دارم بدونم چطور میتونیم یاد بگیریم با وجود همه این نگرانیها باز هم جلو بریم و به خودمون اعتماد کنیم.
یه چیز دیگه که برام جالبه اینه که چقدر از این ترسها ممکنه از دوران بچگی مون نشات گرفته باشن. کسایی که فکر میکنن گذشته رویشون تاثیر زیادی گذاشته چطور تونستن از این چرخه خارج بشن؟
امیدوارم بتونیم با همفکری و اشتراک گذاشتن تجربه هامون به همدیگه کمک کنیم مسیر بهتری رو طی کنیم.
من همیشه حس میکردم ابراز عشق یعنی تحویل دادن یه چاقو به طرف که توی پشتم فرو کنه. مدت ها طول کشید تا بفهمم این ترس از همون بچگی تو خونمون بود. پدر و مادر هیچ وقت به هم ابراز علاقه نمیکردن، منم یاد گرفتم احساسات رو قورت بدم. رابطه اولم شکست خورد دقیقا به همین دلیل، چون نتونستم حسم رو بگم. انگار یه دیوار شیشه ای بود بین من و طرف مقابل. حالا دارم یاد میگیرم که آسیب پذیری اصلا ضعف نیست. بعضی وقتا اگه یه نفس عمیق بکشی و حقیقت رو بگی، میبینی طرف تو رو بیشتر دوست داره تا اون آدم مصنوعی که ساختی.